حجتالاسلام محمدحسین موسیپور در جلسه شورای سازمان توسعه و عمران، با اشاره به ویژگیهای محور فرهنگی مذهبی حرم تا جمکران، لزوم توجه به معماری ایرانی اسلامی و اقتضائات قم در طرح این محور را مورد تأکید قرار داد و گفت: با توجه به ظرفیتهای گستردهای که در آینده این محور ایجاد کرده و به مسیر اصلی ارتباط معنوی زائران با حرم مطهر حضرت معصومه(س) و مسجد مقدس جمکران تبدیل خواهد شد، باید در طراحی فضاهای موجود در آن دقت نظر داشت.
ادامه مطلب...
ادامه مطلب...
تعيين سطح و سرانه كاربري فضاي سبز در ايران ، تاكنون عمدتاً براساس استانداردهاي مورد استفاده در كشورهاي ديگر بوده است. تعيين سرانه فضاي سبز تا حد زيادي بستگي به خصوصيات بيوكلماتيك منطقه و شهر دارد، بر اين مبنا بايد گفت سرانه فضاي سبز در يك شهر كويري و يا يك شهر بزرگ مانند تهران نميتواند شرايطي همانند با يك شهر ساحلي در استان مازندران داشته باشد. با وجود اين ، اطلاع از استانداردهاي فضاي سبز مي تواند به عنوان هدايتگر فعاليتها و خط مشيها به شمار آيد. براساس مطالعات و بررسيهاي وزارت مسكن و شهرسازي ، سرانه متعارف و قابل قبول فضاهاي سبز شهري در شهرهاي ايران بين 7 تا 12 مترمربع براي هر نفر است كه در مقايسه با شاخص تعيين شده از سوي محيط زيست سازمان ملل متحد (20 تا 25 مترمربع براي هر نفر)، رقم كمتري است. با وجود اين ، در شهرهاي مختلف كشور نيز اين رقم ، با توجه به ويژگيهاي متفاوت جغرافيايي و اقليمي آنها، با اختلافاتي همراه است كه ميزان آنرا طرحهاي مصوب هر يك از شهرها تعيين ميكنند (كتاب سبز، جلد 9). در مجموع « آنچه از ديدگاه محيط اجتماعي در ارتباط با فضاي سبز شهري اهميت دارد، ميزان فضاي سبز عمومي است ، يعني فضاي سبزي كه رفت و آمد عموم مردم در آنها بدون مانع باشد، يا به تعبير ديگر فضاي سبز اجتماعي » (كتاب سبز، جلد9 ) بنابراين مفهوم سرانه فضاي سبز تنها ميتواند براي آن نوع فضاي سبز به كار رود كه براي گذران اوقات فراغت ، بازي و تفريح مهيا شده است (سعيدنيا، 1379 ، به نقل از بهرام سلطاني). نكتهاي كه درخصوص فضاي سبز از اهميت بالايي برخوردار است، مكانيابي آن ميباشد. جينجكوب ، منتقد شهرسازي معاصر معتقد است كه « پارك بايد در جايي باشد كه زندگي در آن موج ميزند، جايي كه در آن ، فرهنگ و فعاليتهاي بازرگاني و مسكوني است. تعدادي از بخشهاي شهري، داراي چنين نقاط كانوني ارزشمندي از زندگي هستند كه براي ايجاد پاركهاي محلي يا ميادين عمومي ، مناسب به نظر ميرسند. بر اين اساس مكانيابي فضاي سبز بايد از اصولي چون « مركزيت ، سلسله مراتب و دسترسي» تبعيت كند : مركزيت فضاي سبز به اين مفهوم است كه فضاي سبز حتيالمقدور در مركز محله، ناحيه و يا منطقه شهري مكانيابي شود. همچنين فضاهاي سبز در مقياسهاي متفاوت اعم از پاركهاي محلهاي، منطقهاي و امثال آنها ، بايد با ساختار كالبدي متناظر خود انطباق داشته باشد، به عنوان مثال پارك منطقهاي در محدوده منطقه پيشنهاد شود. يكي از معيارهاي ديگري كه در مكانيابي فضاي سبز بايد به آن توجه شود، معيار « دسترسي» است. به اين مفهوم كه پاركهاي شهري بايد از چهار جهت به شبكه ارتباطي دسترسي داشته باشند تا بدين طريق هم جمعيت بيشتري از آن استفاده كند و هم امكان نظارت اجتماعي و امنيت پارك افزايش يابد. بدينترتيب امكان بهرهبرداري ديداري از جلوههاي زيباي پارك براي رهگذران از چهار جهت فراهم مي شود (كتاب سبز، جلد 9).
فضاهاي سبز شهري نوعي از سطوح كاربري زمين شهري با پوششهاي گياهي انسان ساخت است كه واجد « بازدهي اجتماعي » و « بازدهي اكولوژيكي » مي باشند. منظور از بازدهي اكولوژيكي ، زيباسازي بخشهاي شهري، كاهش دماي محيط، توليد اكسيژن، افزايش نفوذپذيري خاك در مقابل انواع بارش و مانند اينها ميباشد و از ديدگاه حفاظت محيط زيست ، فضاهاي سبز شهري، بخش جاندار ساخت كالبدي شهر را تشكيل ميدهد
ادامه مطلب...
شبكه هاي ارتباطي شبكههاي ارتباطي درون شهري سيستمهاي متفاوتي را دارا مي باشند كه از آن ميان ميتوان به چهار سيستم اصلي شعاعي ، شطرنجي ، حلقوي و ارگانيك اشاره كرد :
ادامه مطلب...